امروز 24 مهر 1403 ساعت 16:37

تعداد بازدیدکنندگان 182083 نفر

Search
Close this search box.

اعتماد به تیم

اعتماد به تیم

روزی روزگاری، در یک شرکت نوپا به نام “آینده‌ساز”، مدیر جوانی به نام مهندس مهران وجود داشت. مهران با انرژی و انگیزه بالا، یک تیم جوان و خلاق از مهندسان و طراحان را رهبری می‌کرد. شرکت در حال توسعه یک محصول نوآورانه بود که می‌توانست بازار را متحول کند. اما با گذشت زمان، پروژه با چالش‌های زیادی روبه‌رو شد. برنامه‌ها از زمان‌بندی عقب افتادند، بودجه بیش از حد مصرف شد و تیم دچار اختلافات داخلی شد.

مهران که همیشه خودش را به‌عنوان یک مدیر مقتدر و تصمیم‌گیرنده می‌دید، فکر می‌کرد که تنها او می‌تواند مشکلات را حل کند. او جلسات متعددی برگزار می‌کرد، دستورالعمل‌های جدیدی می‌داد و حتی در جزئیات کوچک پروژه نیز دخالت می‌کرد. اما با وجود تلاش‌های او، مشکلات بیشتر شد و تیم دچار استرس و خستگی شدید شد.

یک روز، یکی از اعضای تیم به نام سارا، به مهران گفت: “شاید بهتر باشد به ما هم فرصت بدهی تا راه‌حل‌هایی ارائه دهیم. تو همیشه تصمیم‌گیرنده بوده‌ای، اما شاید این بار لازم باشد به ما اعتماد کنی و اجازه دهی با هم کار کنیم.”

مهران ابتدا از این پیشنهاد تعجب کرد، اما پس از فکر کردن، تصمیم گرفت به تیمش اعتماد کند. او مسئولیت‌ها را بین اعضای تیم تقسیم کرد و به آن‌ها آزادی عمل بیشتری داد. همچنین، به جای تمرکز صرف بر نتایج نهایی، روی فرآیند کار تیمی و ایجاد ارتباطات بهتر تمرکز کرد.

نتیجه این تغییر رویکرد، بهبود چشمگیر در عملکرد تیم بود. اعضا با انگیزه‌تر و خلاق‌تر شدند و مشکلات با همکاری و همفکری حل شد. محصول به موقع آماده شد و به موفقیت بزرگی دست یافت.

این داستان نشان می‌دهد که مدیریت تنها به معنای کنترل و دستور دادن نیست، بلکه گاهی اوقات بهترین تصمیم یک مدیر، اعتماد به تیم و فراهم کردن فضای همکاری است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

عضویت در خبرنامه

از آخرین مطالب علمی در حوزه مدیریت با خبر شوید!