شما در هر کسب و کار یا صنعت، اعم از دولتی یا خصوصی که باشید، احتمالاً درباره حرکت به سوی استانداردسازی فرآیندها، یا چیزهایی مثل مدیریت فرآیند و یا بهبود فرآیند شنیدهاید.
BPM را میتوان نقطه اوج همه تجربیات مشترک، تفکرات و پیشرفتهای حرفه ای در مدیریت کسب و کار طی چند دهه گذشته دانست. هدف اول BPM بهبود عملکرد سازمان است و بر بهینهسازی مستمر فرآیندهای کسب و کار تمرکز دارد. این روش کارکنان در واحدهای مختلف یک کسب و کار را به سوی موفقیتهای بیشتری رهنمون کرده و افراد و سیستمها را کنار هم میآورد.
BPM یا مدیریت فرایند کسب و کار به فعالیتها، متودها و تکنیکهایی گفته میشود که برای طراحی، مدلسازی، اجرا، نظارت، تجزیه و تحلیل و بهینهسازی فرایندهای تجاری استفاده میشود. هدف اصلی BPM، بهینهسازی تمامی فرآیندهای کاری در یک سازمان است.
BPM یا مدیریت فرآیند کسب و کار چیست؟
در سازمان های سنتی ستون های عمودی نشانگر ساختار آن سازمان می باشد. ساختار سازمانی برای ما این امکان را فراهم می کند تا افراد و کارهایشان را سازماندهی کنیم. معمولا هر بخش یا همان واحد سازمانی درصدد رسیدن به اهداف همان واحد می باشد ولی خدمت یا محصول نهایی که به دست مشتری می رسد، نتیجه تعامل بین بخش های مختلف سازمان می باشد.
ورودی های سازمان از طریق فرآیندهای کسب و کار به حصول یا خدمت تبدیل می شود. مهمترین فرآیندها، فرآیندهایی هستند که از ساختارهای عمودی عبور می کنند. می توان چند سوال مهم در رابطه با این دید سنتی ارائه نمود:
آیا فرآیندها دنبال می شوند؟ (به آن ها اهمیت داده می شود؟)
آیا قوانین کسب و کار رعایت می شوند؟
آیا خطوط زمانی به درستی تعریف شده اند؟
آیا می توان به راحتی عملکرد فرآیند را پایش نمود؟
وقتی سازمان ها توجه بیشتری به بخش های عمودی نسبت به بخش های افقی (یعنی فرآیندها) دارند، موانع مختلفی ایجاد میشود. زیرا هر بخش دید جزئی نسبت به اقدامات واحد خودش دارد. آن ها فقط کارهایی که خودشان انجام می دهند را درک می نمایند. و اندک اندک هدف هر بخش مهم تر از هدف کلی سازمان به نظر می آید و این باعث می شود تا اهداف واحدهای سازمان را ارزیابی نماییم و ارزیابی کلی سازمان غافل شویم. از این رو تصمیمات در مورد حل کردن مشکلات واحدهای سازمانی شکل می گیرد.
فایل آموزشی در این راستا توسط گروه مشاوران شرکت OSP جهت بهره برداری افراد مشتاق و جویای علم تهیه شده است.