ﻭﺻﻴﺖ ﺳﮓ
صاحب سگ گفت: ﺍﻯ ﻗﺎﺿﻰ؛ ﺍﻳﻦ ﺳﮓ ﻭﺻﻴت ای ﻛﺮﺩﻩ ﻛﻪ من ﻣﻰﺧﻮﺍﻫﻢ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﻋﺮﺽ ﻛﻨﻢ ﺗﺎ دگر ﺑﺮ ﺫﻣﻪ ﻣﻦ ﭼﻴﺰﻯ ﺑﺎﻗﻰ ﻧﻤﺎﻧﺪ..
امروز 31 فروردین 1403 ساعت 10:58
تعداد بازدیدکنندگان 121153 نفر
داستان های مدیریتی
صاحب سگ گفت: ﺍﻯ ﻗﺎﺿﻰ؛ ﺍﻳﻦ ﺳﮓ ﻭﺻﻴت ای ﻛﺮﺩﻩ ﻛﻪ من ﻣﻰﺧﻮﺍﻫﻢ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﻋﺮﺽ ﻛﻨﻢ ﺗﺎ دگر ﺑﺮ ﺫﻣﻪ ﻣﻦ ﭼﻴﺰﻯ ﺑﺎﻗﻰ ﻧﻤﺎﻧﺪ..
وجود فرشتههایی مانند خانم تامپسون را باور داشته باشید، و مطمئن باشید که محبت شما به خودتان باز خواهد گشت .
يكی از كشاورزان منطقه ای، هميشه در مسابقهها، جايزه بهترين غله را به دست می آورد و به عنوان كشاورز
به محض تمام شدن سخنان مشوقانه و تحسين برانگيز مدير، كاركنان كه به وجد آمده بودند شروع كردند به دست زدن و ابراز سپاسگزاری از مدير.
دوست من، یادت باشد که لیوان آب (مشکلات زندگی) را همین امروز زمین بگذار. زندگی همین است!
داستان مدیریتی قضاوت عجولانه داستان از آنجایی شروع می شود که خانم جوانی در سالن انتظار فرودگاهی بزرگ منتظر اعلام
مرد جوانی از سقراط رمز موفقیت را پرسید!!! سقراط به مرد جوان گفت: که صبح روز بعد به نزدیکی رودخانه
داستان مدیریتی تحقق رویا ها مونتی رابرتز زمانی که یک نوجوان بود، پدرش به عنوان یک مربی اسب برای تربیت
داستان مدیریتی ریسمان ذهنی روزی شیوانا به همراه تعداد زیادی از شاگردان خود صبح زود عازم معبدی در آن سوی
هنگامی که شما به عنوان یک مدیر یا رئیس یک مجموعه کاری منصوب می شوید، به طور پیوسته زیر ذره
شرکت OSP
تعداد بازدیدکنندگان 121153 نفر
دسترسی سریع
خبرنامه OSP
ما به مدیران ارشد کسب و کارها و سازمان ها کمک می کنیم تا برای چیرگی بر مسائل پیچیده کسب و کار خود، تصمیم های درست و به موقع بگیرند و از فرصت های پیش رو، بالاترین بهره را ببرند.
تمامی حقوق این سایت محفوظ است.
طراحی سایت و پشتیبانی سایت توسط شرکت نیاک وب
عضویت در خبرنامه
از آخرین مطالب علمی در حوزه مدیریت با خبر شوید!