امروز 19 آذر 1403 ساعت 13:44

تعداد بازدیدکنندگان 201843 نفر

جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

ماتریس بررسی رقابت (CPM)

ماتریس بررسی رقابت (CPM)
از Competitive Profile Matrix در فارسی با عنوان ماتریس بررسی رقابت یاد می‌شود. گاهی به آن ماتریس پروفایل رقابتی یا ماتریس بررسی مقایسه‌ای رقابت نیز گفته می‌شود. هدف این ماتریس سنجش نقاط قوت و ضعف نسبی سازمان در مقایسه با رقبا است. در واقع نقاط قوت و ضعف شناسایی شده با رقبا مقایسه می‌شود و موقعیت نسبی سازمان تعیین می‌گردد.
ماتریس بررسی رقابت (CPM) ابزاری راهبردی است که برای بررسی رقبای اصلی و نقاط قوت و ضعف آنها نسبت به موضع استراتژیک یک شرکت استفاده می‌شود.
این ماتریس در کنار تحلیل سوات و ماتریس  برنامه ریزی استراتژیک کمی قابل استفاده است و درکی کلی از پیرامون موقعیت استراتژیک سازمان فراهم می‌آورد.
شرکت‌ها اغلب از ماتریس CPM به منظور درک بهتر محیط بیرونی و رقابت در یک صنعت خاص، استفاده می‌کنند. در این ماتریس، رقبای اصلی شرکت شناسایی شده و با استفاده از عوامل حیاتی موفقیت صنعت مقایسه می‌شوند. همچنین این تحلیل نقاط قوت و ضعف نسبی شرکت را در برابر رقبای خود نشان می‌دهد، بنابراین مشخص می‌شود که در چه زمینه‌هایی باید پیشرفت کرده و از کدام حوزه‌های قوت خود محافظت کند.
ماتریس CPM اصلی‌ترین رقبای یک شرکت را با تمام نقاط ضعف و قوتشان معرفی می‌نماید. این ماتریس، همان بسط ماتریس‌های تحلیل سوات می‌باشد. در واقع ضریب‌ها و جمع نمره‌های هر دو ماتریس دارای معنی یکسانی می‌باشند.
براساس چارچوب تدوین استراتژی،در مرحله اول (مرحله ورودی) دو اقدام مهم صورت می‌گیرد. ابتدا شناخت و ارزیابی عوامل داخلی شامل نقاط قوت و ضعف سازمان انجام می‌شود. سپس به شناخت و ارزیابی عوامل خارجی شامل فرصت‌ها و تهدیدات پیش‌روی سازمان پرداخته می‌شود. این تحلیل از طریق ماتریس ارزیابی عوامل داخلی و ماتریس ارزیابی عوامل خارجی انجام می‌شود. گام مهم دوم بررسی دقیق رقبای سازمان است.
یکی از ابزارهای مفید برای تحلیل رقبا استفاده از ماتریس بررسی مقایسه‌ای رقبا است. به کمک چنین ابزاری تمامی رقبا در یک نگاه کلی با یکدیگر مقایسه می‌شوند. همچنین تفاوت‌ها و تشابهات کسب‌وکار با آنها نیز مشخص می‌شود.

به طور خلاصه:

گام اول: شناسایی عوامل حیاتی موفقیت

این عوامل می‌توانند همان عوامل داخلی (قوت و ضعف) و عوامل خارجی (فرصت‌ها و تهدیدها) باشند.

گام دو: تعیین وزنها و رتبه‌ها:

به هر یک از عوامل حیاتی موفقیت باید وزنی از ۰ تا ۱ تخصیص داده شود به صورتی که مجموع اوزان باید ۱ باشد. این اوزان نشان می‌دهد که آن عامل تا چه اندازه در صنعت مهم است. اگر وزنی تعیین نشده باشد، همه هم‌وزن خواهند بود. وزن را می‌توان در بحث با مدیریت ارشد یا تشکیل پنل خبرگان نیز تعیین کرد. استفاده تصمیم گیری چند معیاره نیز پیشنهاد می‌شود.

گام سوم: مقایسه نمرات با هم:

رتبه به عملکرد شرکت‌ها اشاره داشته و از ۱ تا ۴ متغیر هست. عدد ۴ به معنای قوت جدی، ۳ قوت نسبی، ۲ ضعف نسبی و ۱ ضعف جدی است. می‌توان رتبه‌های مساوی نیز تخصیص داد. نمرات مربوط به هر عامل باید مقایسه شود تا نقاط قوت و ضعف شرکت  مشخص گردد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

عضویت در خبرنامه

از آخرین مطالب علمی در حوزه مدیریت با خبر شوید!