امروز 11 اردیبهشت 1403 ساعت 05:12

تعداد بازدیدکنندگان 123176 نفر

Search
Close this search box.

شهامت

شهامت

شهامت انجام کار

وقتی کریستوف کلمب، از سفر معروف و پرماجرایش برگشت، ملکه ­ی اسپانیا به افتخارش مهمانی مفصلی ترتیب داد.

درباریان که سرمیز ناهار حاضر بودند با تمسخر گفتند: کاری که تو کرده­ای هیچ کار مهمی نیست، ما نیز همه می­دانستیم که زمین گرد است و از هر سویی بروی و به رفتن ادامه دهی، از آن سوی دیگرش برمی­گردی.

ملکه ­ی اسپانیا پاسخ را از کریستوف کلمب خواست، کریستوف تخم ­مرغی را از سر میز برداشت و به شخص کناری خود داد و گفت: این را برقاعده بنشان.

  • او نتوانست!

تخم­ مرغ دست به دست مجلس را دور زد و از راست ایستادن و بر قاعده نشستن اِبا کرد.

گفتند: تو خودت اگر می­توانی این کار را بکن!!!!

کریستوف ته تخم ­مرغ را بر سطح میز کوبید، ته آن شکست و تخم­مرغ به حالت ایستاده ایستاد.

همگی زدند زیر خنده که ما هم این را می­دانستیم.

گفت: آری شاید می­دانستید اما انجام ندادید، من می­دانستم و عمل کردم.

 

نکته اخلاقی داستان: انجام دادن چیزی که می­دانیم احتیاج به شهامت دارد که هرکسی توان انجامش را ندارد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

عضویت در خبرنامه

از آخرین مطالب علمی در حوزه مدیریت با خبر شوید!