امروز 5 اردیبهشت 1403 ساعت 05:45

تعداد بازدیدکنندگان 121990 نفر

مدل اثربخشی دوره آموزشی “فیلیپس”

مدل ارزشیابی فیلیپس

امروزه ثابت شده است كه توفيق يک كشور در زمينه های فرهنگی، اجتماعی ، سياسی و اقتصادی در گرو برخورداری از يک نظام آموزشی منسجم و پويا است و تنها با داشتن چنين نظامی، می تواند با تحولات و پيشرفت های اجتماعی و صنعتی همگام و در ميان كشورهای موفق جهان از جايگاه شايسته ای برخوردار شود. هرگز نمی توان ادعا كرد كه آموزش به خودی خود سودمند است، مگر از آموزشهای ارائه شده ارزشيابی به عمل آيد.همان طور كه در بيشتر كتابها و مقالات آموزشی و مديريتی بيان شده است برای تعيين ارزش دوره های آموزشی مدل ها و الگوهای متعددی وجود دارد كه از مهمترين آنها می توان به مدل ارزشيابی كرک پاتريک اشاره كرد.

گسترش روز افزون علم و فناوری باعث شكل گيری ساختارهای سازمانی متفاوت نسبت به گذشته شده است و هر سازمانی برای هماهنگ شدن با اين تغييرات سريع و رو به رشد كانال های ارتباطی درون سازمانی خود را مناسب با اين تحولات تغيير داده است. در چنين شرايطی سازمان موفق، سازمانی است كه با توجه به دانش روز و فناوری پيشرفته خود را به سوی ترقی و پيشرفت هدايت كند. تغييرات سريع و فناوری در همه سازمانها به خصوص بر سازمان های بزرگ صنعتی، تاثير بسياری می گذارد و غفلت از آن باعث سقوط سريع سازمان می شود.

سازمان ها از اركان مهمی از قبيل سرمايه، نيروی انسانی، فناوری و مديريت تشكيل يافته اند كه به زعم بسياری از صاحب نظران نيروی انسانی مهمترين ركن در اين بين است زيرا كارآيی سازمان منوط به انجام وظايف درست و صحيح اين نيروها در دايره صفی و ستادی است. از آنجايی كه حدود 70 درصد از منابع و سرمايه سازمان ها را منابع انسانی تشكيل می دهد لذا تأمين اين سرمايه انسانی مستلزم انجام فعاليت های آموزشی منظم و مستمر در تمامی سطوح سازمانی است.

با توجه به نكات بيان شده اين نكته قابل تامل است كه صرفا آموزش و اجراي دوره هاي آموزشي نمی تواند به سازمان در راه رسيدن به اهداف خويش كمک كند. آموزشها بايد با توجه به اصول و روشهای علمی بنا گذاشته شوند تا نتيجه به دست آمده نيازهای موجود را برطرف سازد در غير اين صورت آموزشها بی فايده و حتی در مواردی باعث هدر دادن سرمايه های سازمان نيز می شوند. حال اين سوال پيش می آيد كه چگونه     می توان پی برد نتايج به دست آمده از اجرای دوره هاي آموزشی در راستای تحقق اهداف مورد نظر بوده است؟ جواب اين سوال را بيشتر صاحب نظران به صراحت داده اند. «يک ارزشيابی جامع و كامل می تواند ما را از اثربخش بودن نتايج آموزشها آگاه كند ارزشيابی بازخوردی را ايجاد می كند كه می توان با توجه به آن فهميد آموزش های داده شده در رسيدن به اهداف مورد نظر اثربخش بوده اند يا خير»

مفهوم ارزشيابی

فرهنگ روان شناسی آرتوربر (1985) ارزشيابي را در معناي عام آن «تعيين ارزش و يا اهميت يک چيز می داند » و به صورت خاص تر ارزشيابی را تعيين ميزان موفقيت يک برنامه يک درس، يک سلسله آزمايش يک دارو .. در رسيدن به هدف های اوليه آنها می داند. اولين تعريف ارزشيابی به نام «رالف تايلر» ثبت شده است. وی ارزشيابی را وسيله ای برای تعيين ميزان رسيدن برنامه به هدف های آموزشی می داند، تايلر معتقد بود كه پيش نياز يک ارزشيابی دقيق تعيين اهداف كلی و ويژه است و وظيفه ارزشيابی سنجش اين موضوع است كه آيا اهداف تحقق يافته اند يا خير.

«ايزريل» ارزشيابی را به عنوان يك گام پايانی در فرآيند آموزش، با هدف بهبود آموزش و يا انجام قضاوت در مورد ارزش و اثربخشی برنامه های آموزشی تعريف می كند. ارزشيابی، اطلاعاتی رابرای توجيه اثربخشی برنامه آموزش فراهم می سازد كه با توجه به اين اطلاعات است كه استمرار آموزش برای زمانهای بعدی منظور می شود. بسياری از صاحب نظران معتقدند ارزشيابی يک فرآيند منظم برای تعيين ارزش، مقصود يا بهای چيزی است يا به بيان ديگر ارزشيابی جمع آوری منظم از توضيحات و اطلاعات، قضاوت برای تصميم گيری در مورد چيزی است.

مدل ارزشیابی آموزش

ارزشيابی آموزشی

ارزشيابي بنابر نظر «دمينگ» پاسخ به سوال «چه چيزی می خواهيد درباره آموزش بدانيد؟» بيان می شود.

ارزشيابی آموزشی توجيه وجودی بخش آموزش و فراهم آوردن شواهدی برای هزينه وفايده سازمان است كه هدف آن قضاوت درباره كيفيت و ارزش برنامه و شناسايی فوايد آموزش است.

ارزشيابی چنانكه درارتباط با آموزش باشد به معنای فرآيند قضاوت درباره جنبه هايی از رفتار يادگيرنده است و شامل مجموعه ای از مهارت هاست كه به كمک آنها مشخص می شود يادگيرنده به اهداف تعيين شده دست يافته است يا خير در نتیجه ارزشيابی جز جدايی ناپذير يک نظام آموزشی است. ارزشيابی آموزشی فرآيند تفسير نتايج از طريق سنجش اطلاعات برای قضاوت در مورد اهداف كلی آموزش يا ميزان موفقيت شركت كنندگان در دوره آموزشی است.

به اعتقاد «ترسی و تئو» (1995) برنامه آموزشی زمانی موفق خواهد بود كه اطلاعات حاصل از ارزشيابی در مورد برنامه نشان دهند كه:

  • نیازهای زمانی، تيم يا افراد ذی نفع رفع شده باشد؛
  • به بهترين ارزش ها رسيده باشد؛
  • باعث بهبود مهارت و كسب نتايج مثبت در محل كار شود.

و اشاره می كنند كه ارزشيابی يک روش ثابت و يک فرآيند آسان برای انجام دادن نيست بلكه روشهای پيچيده برای انجام آن وجود دارد.

الگوهای ارزشيابی آموزشی

در ديدگاههای صاحب نظران نسبت به ارزشيابی آموزشی اختلاف نظر وجود دارد. معمولا رويكردهای متفاوتی برای ارزشيابی آموزشی(عمومی) در بسياری ازكتاب ها عنوان شده است كه می تواند در ارزشيابی آموزشی(كاركنان) مورد استفاده قرار گيرد. اين رويكردها توسط صاحب نظران در سال 1950 و 1960 پيشنهاد شده اند كه در تحقيقات «جاجنی» و «بريگز» (1974)، «گلدستان» (1993) و «ميگر» (1942) نيز ديده می شوند.

در راستای اعتقادات اين صاحب نظران «برملي» (1991) شش رويكرد عمومی برای ارزشيابی آموزشی عمومی را شناسايی كرده است كه عبارتند از :

  1. ارزشيابی هدف مدار
  2. ارزشيابی هدف آزاد
  3. ارزشيابی پاسخگو
  4. ارزشيابی سيستمی
  5. ارزشيابی براساس نظر متخصصان
  6. ارزشيابی شبه قانونی

به عقيده «برملی» رويكردهای هدف مدار و سيستماتيک به طور گسترده ای در ارزشيابی از آموزش كاركنان به كار می روند.چهارچوب های فراوانی برای ارزشيابی از برنامه های آموزش بيان شده است كه از دو رويكرد گفته شده تأثير پذيرفتند. در ذيل چند الگو بيان می شوند كه به اين دو رويكرد تعلق دارند.

رويكرد سيستماتيک

در اين رويكرد تمام الگوها بر اساس يک سيستم مراحل درونداد، فرآيند و برونداد را در برمی گيرند و در انتها با جمع بندی اين مراحل نسبت به تصميم گيری در مورد برنامه آموزشی اقدام می كنند. در ذيل چهار مدل ارزشيابی با رويكرد سيستماتيک نام برده شده است:

  1. الگوي ارزشيابی سی.ای. پی .او
  2. الگوی بررسی آموزش، مداخله و اثربخشی
  3. الگوب ارزشيابب موقعيت، مداخله، تأثير و ارزش
  4. الگوب ارزشيابب دورنداد- فرآيند- پيامد

رويكرد هدف مدار

در رويكرد هدف مدار(نتيجه مدار) بر عكس رويكرد پيشين، صرفا نتيجه و پيامد حاصل شده از برنامه آموزشی مورد بررسی قرار می گيرد و با توجه به آن تصميمات در مورد برنامه آموزشی اخذ می شود. دربين الگوهای موجود با توجه به اين رويكرد می توان به الگوی ارزشيابی تايلر، مدل ارزشيابی فيليپس و الگوی ارزشيابی كرک پاتريک اشاره كرد.

در این مقاله ما سعی داریم به بررسی مدل ارزشيابی فيليپس بپردازیم.

مدل فیلیپس (Phillips): Return On Investment (ROI)

این مدل در واقع توسعه و دنباله مدل ۴ سطحی کرک پاتریک به پنجمین سطح ROI است. به علاوه، فیلیپس واقعا” نشان می‎دهد که چگونه مقادیر پولی یا مالی را به ارزش آموزش مربوط نموده و بازگشت سرمایه یک فعالیت آموزشی را محاسبه کنید.

رویکرد مدل ارزشيابی فیلیپس بدین صورت است که اطلاعات بعد از برنامه را جمع آوری می کند، تأثیرات آموزش را از سایر تأثیرات جدا می نماید و سعی می کند تا میزان و سهم مداخله فعالیت آموزشی را با روابط و عبارات مالی بیان کند. شکل زیر مراحل این مدل را نشان می دهد:

مدل اثربخشی

این مدل دارای دو ضعف عمده و بزرگ است:

اولین مشکل، عدم توجه به فاز قبل از برنامه است، یعنی جایی که باید پیش آزمونی انجام شود تا مدل او مورد آزمایش قرار گیرد.

دومین ضعف مدل، اتکای آن بر توانایی شخص برآورد کننده برای شناسایی یک واحد خروجی است که باید به مقادیر پولی تبدیل شود.

از نقاط قوت این مدل آنست که شیوه ای را برای تلاش جهت جداسازی تاثیرات برنامه آموزشی از سایر موارد اثرگذار بر آن ارائه می نماید.  ROI فیلیپس در رویکرد خود گرایش مثبتی دارد و در میان مدیران محبوبیت کسب کرده است.

نتيجه گيری

نيروی انسانی مهمترين و راهبردی ترين منبع يک سازمان به حساب می آيد. يک سازمان حتی به فرض دارا بودن مجهزترين تجهيزات و تسهيلات، برخورداری از پيشرفته ترين فناوری بدون بهره گيری از نيروی كار متخصص و تعليم ديده توفيق كامل نخواهد داشت به علاوه امروزه ثابت شده است كه توفيق يک كشور در زمينه های فرهنگی، اجتماعی، سياسی و اقتصادی در گرو برخورداری از يک نظام آموزش منسجم و پويا است و تنها با داشتن چنين نظامی می تواند با تحولات و پيشرفت های اجتماعی و صنعتی همگامی داشته باشد و در ميان كشور‌های موفق جهان از جايگاه شايسته ای برخوردار شود.

ما بايد آموزش را نه به مثابه هزينه سازمانی، بلكه بايد جزو وظايف سازمانی و نوعی سرمايه گذاری تلقی كرد. از آن جايی كه همه ساله سازمان های مختلف آموزشی، پول های هنگفتی را برای آموزش مهارت های خاص صرف می كنند و با توجه به اينكه اجرای اين برنامه ها و دروه های آموزشی از لحـــاظ زمان، وقت بسياری را طلــــب می كند يک ارزشيابی دقيق و علمی ضروری است كه نقاط قوت و كاستی ها و نيز راههای پيشرفت و اصلاح آن و همچنين ميزان تحقق اهداف و به طور كلی تصويری از وضعيت اثربخشی آموزشی اين دوره ها را نشان دهد. البته اين ارزشيابی بايد بر اساس اصول علمی و مبتنی بر اهداف و شرايط سازمان صورت پذيرد تا نتايج مطمئنی را به همراه داشته باشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

عضویت در خبرنامه

از آخرین مطالب علمی در حوزه مدیریت با خبر شوید!