دکتر ویلیام ادواردز دمینگ نخستین نظریه پرداز مدیریت نوین جهان بر اساس مشارکت همه ی مدیران، مشتریان و کارکنان یک سازمان بود که با نظریه هایش تحولی شگرف در حوزه مدیریت ایجاد نمود. ایشان در ماه اکتبر سال 1900 میلادی در ایالت آیوا به دنیا آمد و در دسامبر 1993 چشم از جهان فروبست.
او مشارکتی تاثیر گذار با مدیران ژاپنی داشت که به آن ها کمک نمود تا بتوانند به کیفیتی حیرت انگیز در تولید محصولات رسیده و اعتبار و قدرتی اقتصادی در سطح جهان برای خود دست و پا کنند.
هیچ شخص غیر ژاپنی در تاریخ کشور ژاپن وجود ندارد که توانسته باشد به اندازه ی ادوارد دمینگ تاثیری چنین شگرف بر اقتصاد و صنعت این کشور داشته باشد. در ادامه به بررسی زندگی نامه ادوارد دمینگ می پردازیم.
ادوارد دمینگ مدارک دکترای خود را در رشته فیزیک و ریاضی اخذ و در صنعت کشاورزی ایالات متحده آمریکا به عنوان فیزیکدان و ریاضیدان مشغول به فعالیت گردید. او در ادامه مطالعات بسیاری درباره آمار شناس مشهور و برجسته وقت ” فیشر ” نیز داشت و تحت تاثیر کارهای والتر شوارت مبتکر کنترل آماری فرآیند در زمینه نمونه گیری و آمار نیز قرار گرفته بود.
او چند سال بعد و پس از مطالعات و پژوهش های بسیار به عنوان متخصص آمار و استاد دانشگاه مشغول به تدریس گردید. او با انتشار مقاله ای با نام “تئوری آماری خطاها” تلاش ها و زحمات بسیاری را که در زمینه کیفیت و فرآیندهای کنترل متحمل شده بود برای جهانیان نمایان ساخت. در مقاله اش عنوان نمود که کیفیت مرتبط با میزان یکنواختی خدمات و کالاهاست و وجود انحرافات و همین طور نوسانات است که منجر به پایین آمدن کیفیت می گردد.
آشنایی با چرخه دمینگ:
ادواردز دمینگ در یکی از سخنرانی هایش اظهار نمود که نمودار های کنترل کیفیت جانشین مغز انسان نمی شوند. آن چیزی که امروز از آن با نام TQM (Total quality management) نام برده می شود، همان چیزی است که او در ژاپن آموزش داده است. آنچه دکتر دمینگ برای ژاپنی ها انجام داد این موضوع بود که آن ها با نگرشی سیستماتیک به حل مسائل بپردازند. بعدها این نگرش دمینگ با نام چرخه PCDA شهرت یافت. او با الهام از نام استاد خود و برای ادای احترام به او نام این چرخه را چرخه “شوارت” نامید. او بعد ها در این نظریه گزینه ی CHECK را با STUDY تعویض نمود زیرا معنی دقیق تر و جامع تری داشت. با این تغییر کوچک او نام این چرخه را PDCA نامید.
دمینگ معتقد است می بایست TQM را در کل سازمان اجرا نمود. او برآورده نمودن خواسته های مشتری و حتی فراتر از آن وظیفه ی تک تک افراد سازمان می دانست و اظهار می نمود:
غیر ممکن است یک فروشنده بتواند نیازهای مشتری خود را درک کند، مگر اینکه مشتری و فروشنده با هم مانند شریک همکاری نموده و منافعی هم سو داشته باشند. برای دستیابی به چنین امری هم زمان لازم است.
ادواردز دمینگ در سال 1993 و پیش از اینکه دار فانی را وداع بگوید، تجارب 70 ساله ی خود را خلاصه نمود و آن را دانش ژرف نامید. این سیستم 4 بعد مرتبط به هم به شرح زیر دارد:
1-توجه به سیستم: بهینه سازی یک زیر سیستم بسیار آسان تر از بهینه سازی جامع سیستم است، اما این امر خسارات بسیاری را در پی دارد. بنابراین می بایست بهینه سازی جامع بر روی سیستم اعمال گردد.
2-اطلاع از نظریه های آماری و دانش آن: اطلاع داشتن از فرآیند، تغییرات، نمودار های کنترلی، توابع خسارت و تعاملات مهم است. باید از این موارد مهم اطلاع داشت تا بتوان رهبری موثر را اعمال کرد.
3-نظریه ی دانش: کسب دانش می بایست با به کار گیری آن همراه باشد.
4-دانش روانشناسی: باید با درک انسان ها و فهم روابط متقابل آن ها به مدیریت پرداخت تا بتوان به موفقیت رسید.
آموزش تا ابد:
در ۱۹۸۰ از شبکه های تلویزیونی آمریکا برنامه ای بنام دستورهای دکترها پخش شد. در این برنامه، از دکتر دمینگ سوال شد که ” چرا ژاپنی ها به توصیه های او گوش دادند در حالی که آمریکایی ها ۳۰ سال تمام او را فراموش کردند؟ دمینگ پاسخ داد : “مهم نیست که یک مدیر ژاپنی چه قدر پیر یا چه قدر موفق است مهم این است که او مشتاق یادگیری است و احساس می کند که می تواند به سبب این آموزش ها به بهترین نحو کارهایش را پیش ببرد.”
ادواردز دمینگ بر زنده کردن شعار آموزش تا ابد تاکید و پافشاری دارد. وی در این باره میگوید لازم نیست به بچه ها پولی بدهیم یا آنان را بترسانیم تا زبان مادری خود را یاد بگیرند یا جهان اطراف خود را بشناسند.
دکتر هنری آر، بنیان گذار جامعه دمینگ بریتانیا در اولین یادواره دمینگ در بریتانیا، تحت عنوان انسان و پیامش اظهار داشت : ”آخرین جمع بندی من این است که او به رغم نبوغ، دانش، فهم و تجربه همچنان با کمال تواضع مشتاق یادگیری از هر منبع و ماخذی بود، پس چرا ما به هر بهانه از یادگیری بازمیمانیم ؟”