بازار را همانند اقیانوس در نظر بگیرید و کوسه های درون اقیانوس نیز کسب و کارها را تشکیل می دهند. کوسه های خنگ برای پیدا کردن و رسیدن به طعمه های خود (سود، مشتری، درآمد و…) با یکدیگر درگیر شده و آسیب ها و خونریزی حاصل از جنگ آن ها، اقیانوس را قرمز می کند. اما کوسه های باهوش خود را درگیر آسیب های اقیانوس قرمز نکرده و به دنبال فضاهای جدید (بدون رقیب) و پر از طعمه می گردند و به سمت اقیانوس آبی حرکت می کنند.
اقیانوس آبی استعاره از بخشی از بازار است که در آن به دلیل وجود طعمه ها و فرصت های جدید، رقابت و درگیری بین کسب و کارها وجود ندارد. به عبارتی اقیانوس آبی “به وجود آوردن تقاضایی است که در حال حاضر وجود ندارد، اما نیاز به آن شدیدا احساس می شود”. در این صورت شما به عنوان پیشرو و رهبر در صنعت جدید محسوب می شوید.
این استراتژی کمک می کند تا فرصت و نیازهای بازار را درک کنید و از مرز سنتی بازار خارج شوید. توجه داشته باشید که این استراتژی، روش های افزایش تقاضا و بهبود رقابت را دربر نمی گیرد و تنها شما را به سمت بازاری سوق می دهد که هیچگونه رقیبی در آن وجود ندارد و شما خودتان ایجاد کننده ی تقاضا می باشید.
تشخیص اقیانوس قرمز و آبی کار راحتی نمی باشد و این موضوع برای کسب و کارهای نوپا که منابع و تجربیات کمتر و محدودتری دارند، میتواند به عنوان یک چالش نمایان شود. تفاوت این دو استراتژی به صورت کلی شامل موارد زیر می باشد:
استراتژی اقیانوس قرمز:
- رقابت شدید در بازارهای موجود
- تلاش برای از بین بردن رقبا و پیشی گرفتن در رقابت
- اعتقاد به وجود داشتن یکی از مزیت های ایجاد ارزش و کاهش هزینه
- وجود یکی از استراتژی های تمایز یا کاهش هزینه
استراتژی اقیانوس آبی:
- بازاری بدون رقیب به دور از رقابت
- عدم وجود رقیب
- به کارگیری همزمان ایجاد ارزش و کاهش هزینه از طریق نوآوری و یا فعالیت در بازار جدید
- به کارگیری همزمان استراتژی های تمایز و کاهش هزینه
- دلایل استفاده از استراتژی اقیانوس آبی:
شاید شما در حال حاضر از کسب و کار خود و بازاری که در آن فعالیت می کنید، رضایت داشته باشید و تصور کنید که نیازی به استراتژی اقیانوس آبی ندارید، به شما پیشنهاد می دهم هشدارهای زیر را در نظر بگیرید و سپس در مورد به کارگیری این استراتژی تصمیم بگیرید:
- سرنوشت کوسه های اقیانوس قرمز، نابودی و مرگ است:
اگر بازار فعالیت شما رقابتی باشد، باید تمام تلاش و وقتتان را صرف پیشی گرفتن از رقبا و کنار زدن آنها کنید. هر رقیب جدید الورود به صنعت شما، کاهش سودتان را به دنبال دارد و در نهایت صنعت شما اشباع و تکراری میشود. بنابراین شما نیاز به ورود در بازارهای جدید و استراتژی اقیانوس آبی دارید.
- تولیدات بیشتر دلیلی بر تقاضای بیشتر نمی باشد:
اکثرا تصور می کنند که اگر بتوانند با استفاده از تکنولوژی های جدید، تولیدات خود را افزایش دهند و یا فرآیند آنرا تسهیل نمایند، سود بیشتری کسب می کنند. اما آیا تولیدات بیشتر شما، افزایش تقاضا را نیز تضمین می کند؟ پس چه بهتر که تقاضا را خودتان ایجاد کنید و از طریق استراتژی اقیانوس آبی نیازهایی از مشتریان را در نظر بگیرید که در حال حاضر برآورده نمی شوند.
- جذابیت کسب و کار شما دائمی نمی باشد:
اگر رقابت در بازار شما شدید شود، در نهایت جذابیت های موجود در آن صنعت از بین میرود و برای مشتریان تکراری خواهد شد. راز موفقیت شرکت های نوپا در این است که بتوانند سهم بزرگی از یک بازار ناشناخته را کسب کنند و به دنبال سهم کوچک از بازارهای بزرگ و رقابتی نباشند.
- رقبای تقلیدکار همیشه به دنبال شما می باشند:
حتی اگر شما در بازار و صنعتی به عنوان پیشرو و رهبر عمل کنید، به مرور زمان حضور رقبا را در صنعت خود حس می کنید و نمی توانید همیشه در یک صنعت یکتا باشید. اگر شما استراتژی اقیانوس آبی را به خوبی درک کرده باشید، میتوانید سریعا خود را از بازار رقابت دور نمایید و راه جدیدی را برای سودآوری پیدا کنید.
حال تصمیم با شماست که از این استراتژی بهره ببرید یا خیر؟
- نمونه ای از شرکت های موفق در به کارگیری استراتژی اقیانوس آبی:
“Amazon”:
ویژگی «Mayday» در آمازون، نمونهای از اجرای موفق استراتژی اقیانوس آبی است. این ویژگی به کاربران تبلت در زمینههای مختلف و در کوتاهترین زمان ممکن، پشتیبانی ۲۴ ساعته ارائه میدهد. Amazon فاکتورهایی را که در صنعت رواج پیدا کرده بودند را کنار زد و در پشتیبانی مشتری بهجای پیغام نوشتاری یا صوتی، از ویدئوی دوطرفه استفاده کرد. به این ترتیب ارتباطات سادهتر و سریعتر شد. در این مثال استراتژی اقیانوس آبی آمازون این ویژگی را بهصورت دکمهای در زیر تمام صفحات کتاب الکترونیکیاش قرار داد.