سقف شیشه ای

اهمیت نقش زنان در پیشبرد اهداف در جوامع امروزی، ثابت شده است. اما شرایط فرهنگی موجود در جوامع، مانع ارزش گذاری واقعی برای فعالیت زنان می­ شود. با وجود اینکه زنان نقش زیادی در افزایش بهره­ وری و توسعه اجتماعی و اقتصادی کشورها دارند، اما همچنان سهم اندکی برای انتخاب شدن در سطوح بالای مدیریتی در بازار کار را دارند. دلیل عدم پیشرفت زنان در علم مدیریت، پدیده ­ای به اسم “سقف شیشه ای” می­ باشد. این پدیده موانع مصنوعی و نامرئی تصمیمات سازمانی و تعصبات را شامل می ­شود که مانع پیشرفت زنان در سازمان ­ها می­ شود.

تعاریف سقف شیشه ­ای و تاریخچه:

با وجود افزایش میزان اشتغال زنان در جامعه، همچنان پیشرفت زنان در مشاغل مدیریتی رشد چشمگیری نداشته است و سازمان­ ها به طور آگاهانه و یا ناآگاهانه در حاشیه قرار می ­گیرند و رسیدن آن­ ها به سطوح بالای سازمانی، غیرمعمول و گاهی غیرقابل تحمل به نظر می­ آید که این شرایط باعث به وجود آمدن Glass Ceiling یا همان سقف شیشه ای می­ شود که در آن زنان زیر نظارت بیشتری قرار دارند.

در سال­ های 1986 و 1987 برای اولین بار این اصطلاح در مجله وال استریت ژورنال و توسط موریس و همکارانش به کار گرفته شد و به این معنا بود که مجموعه ­ای از موانع و چالش­ ها در محیط کاری­، بر سر راه زنان قرار می ­گیرد که اجازه­ ی پیشرفت به آن­ها نمی ­دهد. طبق تعریف کمیسیون فدرال در سال 1995، سقف شیشه ­ای تنها مختص به زنان نبوده و می­ تواند اقلیت­ های قومی یا مذهبی را نیز شامل شود.

سقف شیشه­ ای شامل موانعی است که دیده نمی­ شوند، مانند عرف­ ها و هنجارها و… ، اما قوانین را شامل نمی ­شود. به عنوان مثال در ایران ممکن است در بعضی شرایط، قوانینی را به عنوان مانع برای زنان ایجاد نکرده باشد، اما محدودیت ­های سقف شیشه ­ای که قابل مشاهده نیستند، موانع پیش روی زنان را ایجاد می ­کنند. سقف شیشه ­ای نوعی نابرابری است که با تبعیض جنسی، نژادی یا مذهبی متفاوت است: وقتی از تبعیض جنسی در مورد زنان بحث می­ شود، یعنی باید در تمام سطوح سازمانی درصد مشارکت زنان اندک و یکسان باشد ولی سقف شیشه ­ای برای مواقعی استفاده می­ شود حضور زنان در سطوح پایینی سازمان، بیشتر از سطوح بالاتر و مدیریتی می ­باشد.

در بعضی مواقع از این عنوان برای وجود شکاف عمیق دستمزد در سطوح بالای توزیع درآمد استفاده می شود: یعنی کارکنان زن در رده های بالای درآمدی، نسبت به همردیفان مرد خود، دریافتی کمتری دارند.

سقف شیشه ای

عوامل ایجاد سقف شیشه ­ای:

با وجود اینکه مشارکت زنان در سال­ های اخیر افزایش داشته، اما مشارکت کیفی آنان به سطح مطلوبی نرسیده است. عوامل مختلفی که باعث عقب ماندن زنان در حوزه­ های مختلف اشتغال و پست­ های مدیریتی می ­شود، شامل موارد زیر است:

  • عوامل قانونی
  • عوامل سیاسی
  • عوامل سازمانی
  • عوامل فرهنگی
  • عوامل خانوادگی
  • کمبود مدل و الگوی زنان موفق
  • فقدان شبکه­ های حمایتی

 

  • پیامدهای سقف شیشه­ ای:

پیامدهای ایجاد شده از پدیده ی سقف شیشه ­ای باعث می­ شود هر سازمان که مدیران ارشدش از زنان می ­باشند، به عملکرد منفی و ناکارآمدی شناخته شود. این پیامدها می ­تواند بعد فردی و یا سازمانی داشته باشد.

  • پیامدهای فردی:

نتایج حاصل از مصاحبه ها نشان می­ دهد که وجود سقف شیشه ­ای باعث می­ شود زنان در مکان­ های بالای سازمان حضور ضعیف و ناکارآمدی را داشته باشند و این اتفاق فرصت آینده زنان را به طور فردی یا گروهی تضعیف می­ کند. پیامدهای فردی می ­تواند شامل موارد زیر باشد:

  • ترک سازمان
  • استعفا از پست مدیریتی
  • استرس
  • کاهش انگیزه
  • کاهش اعتماد به نفس
  • قوی تر شدن تعصبات کلیشه ­ای در مورد زنان

 

  • پیامدهای سازمانی:

این نوع پیامدها می­ تواند شامل موارد زیر باشد:

  • کاهش بهره ­وری
  • کاهش تهعد سازمانی
  • ناکارآمدی سازمان
  • انتصاب زنان به شغل های چالشی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *