وجود یک سیستم مدیریتی موثر در داخل سازمان به یک ساختار و زمان مناسب برای اجرا نیاز دارد و نمیتواند یکروزه یا یکماهه انجام شود.
مدیریت خوب به عنوان عامل موفقیت در هر سازمانی است. به گفته ماری پارکر فالت،از پیشروان رفتار و نظریههای سازمانی) مدیریت، هنر انجام کارها به وسیله افراد است.
مفهوم مدیریت
مدیریت ساختاری چندمنظوره است که کسبوکار، مدیران، کارکنان و وظایف آنان را شامل میشود. مدیریت، مجموعهای از دانش فردی در بخشهای مختلف مانند روانشناسی، علوم اجتماعی، اقتصاد و سایر آموزشهای حرفهای است. مدیریت، فرآیندی کاملا مشخص و شامل برنامهریزی و کنترل برای تصمیمگیری و دستیابی به اهداف با استفاده از افراد و منابع است.
سه سطح مدیریتی
مشاغل و شرکتهای بزرگ، اغلب دارای سه سطح اصلی مدیریتی هستند که در یک ساختار سلسله مراتبی سازمان یافتهاند.
مدیریت سطح پایین
مدیران سطح پایین، نقشهایی مانند رهبران گروه خط مقدم، متصدیان امور، رهبران بخش و سرپرستان دارند. این سطح از مدیریت، پایینترین سطح در سه سطح است و وظیفه نظارت بر کارهای روزمره تکتک کارمندان و ارائه راهنمایی برای وظایف آنها را بر عهده دارد. مسئولیتهای مدیریت سطح پایین شامل اطمینان از کیفیت کار کارمندان، راهنمایی کارکنان در فعالیتهای روزمره و مسیریابی مشکلات آنان از طریق کانالهای مناسب است.
مدیریت میانی
مدیران میانی، سطح بعدی در سلسلهمراتب مدیریتی هستند که مدیریت ارشد بر آنها نظارت دارد. مدیریت میانی شامل افرادی است که در نقش مدیر بخش، مدیر منطقه و مدیر شعبه مشغول به فعالیت هستند. مدیریت میانی مسئول ابلاغ اهداف راهبردی توسعهیافته توسط مدیریت ارشد به مدیران خط مقدم است. برخلاف مدیریت ارشد، مدیران میانی بیشتر وقت خود را صرف کارکردهای هدایت و سازمان میکنند. ارائه راهنمایی مدیریت سطح پایین برای دستیابی به عملکرد بهتر و اجرای برنامههای سازمانی مدیریت ارشد از اهداف این نوع مدیریت است.
مدیریت ارشد
مدیریت ارشد، ازجمله مدیر اجرایی، رئیسجمهور، معاون رئیسجمهور و اعضای هیئتمدیره، در بالاترین سطح از این سلسلهمراتب مدیریتی هستند. مدیریت ارشد نیاز به تعیین اهداف و جهتگیری کلی سازمان دارد. مدیریت ارشد در بهبود برنامههای راهبردی و سیاست کلی سازمان نقش دارد.
نقش مدیریت در گزارش موفقیت سازمانی
مدیریت یک اصل مهم در موفقیت سازمان است؛ بنابراین، تلفیق راهبردهای مدیریتی بهینه برای سازمان ضروری است. مدیریت موثر در رشد اقتصادی هر کشور ضروری است زیرا در ایجاد همافزایی در بین چهار عامل تولید (ماشینآلات، مواد، سرمایه انسانی و پول) نقش دارد. مدیریت ضعیف در هر کشور حتی با داشتن عوامل تولید قابلتوجه، ممکن است به کاهش رشد اقتصادی منجر شود. علاوه بر این، موفقیت و عملکرد آینده سازمانها منوط به صلاحیت رهبران سازمانی خواهد بود. مدیریت عنصر پویا و حیاتبخش در هر سازمان است. مدیریت توانایی هماهنگی فعالیتهای فعلی تجارت را دارد و برای وقایع آینده برنامهریزی میکند.
مهارتهای مدیریتی چیست و چرا اهمیت دارد؟
درک و نمایش مهارتهای مدیریتی خوب به شما کمک میکند فارغ از سطحی که شروع میکنید، برای یک حرفه موفق، موقعیت کسب کنید. بهطور گسترده، مهارتهای مدیریتی تقریبا هر چیزی است که شما را قادر میسازد دیگران را بهطور موثر مدیریت کنید. درحالیکه برخی از مهارتها بر اساس حرفه شما متفاوت خواهد بود، اما چندین مهارت وجود دارد که تقریبا در هر محیط کاری جهانی است.
انگیزه
مدیرانی که میتوانند به کارمندان خود انگیزه دهند، دارایی واقعی شرکت هستند. این نوع تعامل نهتنها بهرهوری و رضایت کارکنان را افزایش میدهد، بلکه الگوی خوبی را نیز به همراه خواهد داشت. گزینش استخدامی به دنبال رهبرانی خواهد بود که بتوانند نقاط قوت کارکنان را تشخیص بدهند و آنها را تشویق به توسعه مجموعه مهارتهای خود کنند. بهترین مدیران به موارد مهم توجه دارند و میدانند چگونه با این مسائل بهصورت دیپلماتیک برخورد کنند تا در کارکنان، احساس دلگرمکننده برای تغییرات مولد بهجای دلسرد کردن از کمبودهایشان ایجاد کنند.
حل مسئله
مجموعه مهارتهای مناسب، مدیران را قادر میسازد تا مشکلات مختلفی که ممکن است در محل کار به وجود آید را شناسایی و بر آنها غلبه کنند. این مورد در ابتدا نیاز به توجه فوقالعاده به جزئیات دارد. مدیران ارشد میتوانند مشکلات در حال ظهور را قبل از اینکه برای همه افراد شرکت آشکار شود، شناسایی کنند و ریشه مشکلات را تشخیص دهند.
حرفهای بودن
مدیران خوب خود را در بالاترین حد استاندارد حفظ میکنند. صداقت، درستی و حرفهای بودن مهارت مهمی برای مدیران قوی است. گزینههای استخدامی به دنبال متقاضیان شغلی هستند که به یک قانون اخلاقی سختگیرانه پایبند بوده و الگوی مناسبی برای دیگران باشند.
ارتباطات
یکی از مهمترین مسئولیتهایی که مدیران بر عهدهدارند برقراری ارتباط موثر با کارکنان و سایر مدیران در سازمان است. شما باید بتوانید به دو صورت کلامی و کتبی ارتباط برقرار کنید. یادداشتهای تایپی یا جلسات عجولانه و مبهم کاری از پیش نمیبرند. بهترین مدیران همیشه قادر به ارسال پیام واضح و به اشتراک گذاشتن اطلاعات ارزشمند و قابلفهم هستند که به انجام کار کمک میکند.
مهارتهای فنی
مهارتهای فنی برای مدیران سطح پایین مهمتر از افراد بالای زنجیره است. دانش و تجربه شما باید بتواند همهکسانی را که بر آنها نظارت میکنید راهنمایی کرده و به آنها در دستیابی به موفقیتهای بالاتر کمک کند. از مدیران اغلب خواسته میشود که برای کارمندان خود آموزشهایی ارائه دهند. شما باید بتوانید دانش مفید و اسرار تجاری را ارائه دهید که به گروه شما در برتری کمک کند.
نوآوری
نوآوری تقریبا برای هر شرکت یا سازمان، موقعیت کلیدی است. رقبای شما همیشه در تلاش هستند تا بهترین محصولات و خدمات جدید را پیش رو داشته باشند. مشاغلی که نوآوری خوبی دارند، در بالای بخش باقی میمانند، با پیشنهادهای تازه خود مشتریان جدیدی را پیدا میکنند و با انتخاب مداوم نسخه بهروز شده، مشتریان موجود را راضی نگه میدارند. گزینههای استخدام بسیار مشتاق استخدامهای جدیدی است که دیدگاههای مختلف و ایدههای جدیدی را برای شرکت به ارمغان آورند.
موفقیت در مدیریت موثر
مدیریت موثر، شامل همه موارد در جهت دستیابی موفقیتآمیز به اهداف بلندمدت و کوتاهمدت و هدایت همه به سمت چشمانداز سازمان است. بااینحال، گفتن آن آسانتر از انجام آن است. بهعنوان یک مدیر، داشتن یک سیستم مدیریتی که اهداف شما را برآورده میکند و درعینحال تعادل را برای خوشحالی کارمندان حفظ کند، دشوار است.
سازمانها میتوانند سبکهای مختلف مدیریتی را در پیش بگیرند، اما همه اینها به این واقعیت برمیگردد که کارایی این سبکها چگونه است؟ این سیستمها به برنامهریزی مناسب و چارچوبی نیاز دارند که جریان کار را کنترل کند.
موارد مدیریتی موثر برای موفقیت
اگر در مورد چگونگی ارائه یک سیستم مدیریتی موثر بهعنوان یک مدیر تصمیمگیری میکنید، به نکات ذیل توجه کنید:
ارتباط موثر
مهمترین کلید مدیریت موثر، امکان برقراری ارتباط واضح است که فقط در صورت گوش دادن امکانپذیر است. ارتباط یک خیابان دوطرفه است و هرچه بیشتر به نظرات دیگران گوش کنید و ارزش آنها را بدانید، آنها نیز با شما چنین رفتار خواهند کرد.
مدیریت زمان
مدیریت زمان چیزی فراتر از برنامههای منعطف و زمان دادن به فهرستهای کامل است. همچنین تامین وقت کافی برای حل مشکلی است که کارمندان با آن روبرو هستند و ارائه بهترین راهنمایی برای رشد شغلی خواهد بود.
واگذار کردن وظایف
واگذار کردن وظایف، تقسیمکار به بخشهای جداگانه در گروه است. همچنین فرصتی برای مدیر است که به اعضای گروه خود کمک کرده تا یاد بگیرند و رشد و پیشرفت داشته باشند. هر کارمندی نقاط ضعف و قوت خود را دارد و تعیین شغل مناسب بسیار حیاتی است. با درک تواناییهای هر کارمند و اهداف آنها، میتوانید وظایفی را تعیین کنید که درنهایت به رشد حرفهای آنها منجر شود.
حل مسئله
شما و گروهتان در زمان طولانی به طور ناخواسته با مشکلات و چالشهایی روبرو خواهید شد. هنگامیکه در گروه تفاهم وجود داشته باشد، میتوانید مسائل را تجزیهوتحلیل کرده و بهسرعت به دنبال راهحلهای عملی باشید و با مدیریت کارآمد، فرآیندهای روزمره ازجمله حل مسائل، بهصورت مستقل و بدون هیچگونه مشکلی خواهد بود.
شفاف سازی
مدیریت تنها زمانی موفق و موثر است که در سازمان شفافیت باشد و بهعنوان یک مدیر، باید با گروه و کارمندان خود رو راست و صادق باشید. هنگامیکه شما اطلاعات مهم را در میان گروه منتقل میکنید، احتمالا اعتماد و وفاداری کارمندان خود را جلب خواهید کرد. هوشیارتر باشید و همیشه بهترین زمان را برای به اشتراک گذاشتن یک خبر انتخاب کنید زیرا مهم است که تمرکز کارمندان را مختل نکنید.
فرهنگ بازخورد
اجرای موثر بازخورد نهتنها برای سازمانها اثباتشده، بلکه سطح بهرهوری را نیز افزایش داده است. ۹۸درصد از کارمندان در صورت عدم دریافت بازخورد از طرف مدیران یا بازخورد اندک، موفق به تعامل نمیشوند و اگر بازخورد لازم نسبت به کارمندان خود ارائه دهید، آنان با توجه به نقاط قوت و ضعف خود به وظایفشان عمل میکنند. این امر بهنوبه خود باعث پیشرفت در انجام کارها خواهد شد. فرهنگ بازخورد نهتنها برای مدیر و سازمان، بلکه برای کارمندان نیز حیاتی است و باعث افزایش بهرهوری، تقویت روحیه و دوام سیستم مدیریت میشود.
کلام پایانی
وجود یک سیستم مدیریتی موثر در داخل سازمان به یک ساختار و زمان مناسب برای اجرا نیاز دارد و نمیتواند یکروزه یا یکماهه انجام شود. مدیران موفق با هدایت افراد در جهت مسیر درست، افراد را مدیریت میکنند و گروه را به سمت موفقیتهای بیشتر سوق میدهند. باوجود یک سیستم مدیریتی موثر کارها آسانتر میشود و کارکنان بیشتر به سمت چشمانداز سازمان سوق مییابند زیرا آنان میدانند که این امر در آینده باعث ایجاد منافع برای کارمندان خواهد شد؛ بنابراین، اهداف خود را تعیین کنید، به یک مدیر عالی تبدیل شوید و محیطی را ایجاد کنید که مدیریت موثر بتواند به ثمر بنشیند.